در تمام کارتن هایی که در کودکی دیده اید نکته ی عجیبی وجود دارد که کاملا مخالف چیزی بود که پدر و مادر شما از شما میخواستند تا انهارا رعایت و یاد بگیرید:

تارزان بود.
سیندرلا بعد از مهمانی نیمه شب به خانه میرفت. (کفشی که اندازه ی پایش بود اما از پایش درامد و بعد پای هیچکس دیگر جز خودش نرفت. اگر کفش اندازه پایش بود چرا از پیش درامد؟)
پینوکیو دروغ میگفت. 
الاعدین یک بود.
بتمن ٢٠٠ کیلومتر در ساعت با ماشین در خیابان رانندگی میکرد.
سفید برفی با ٧ مرد که با اون نسبتی نداشتند در یک خانه در جنگل زندگی میکرد.
ملوان زبل یک چیز سبز رنگ در پیپش میگذاشت یا انرا دود میکرد و یا انرا میجویید و تتو چنگک که در زندان به معنای قاتل است داشت.
نقطه خوار در یک محیط عجیب چیز هایی شبیه قرص میخورد و چند روح دنبال کشتن او بودند و او از انها دائم فرار میکرد.
اسکوبی دو و شگی دو هیپی بودند که همراه دوستانشان به طرز عجیبی با روح و جن و قاتلین سریالی سروکار داشتند.
تام و جری بارها همدیگر را قطعه قطعه کردند و بی دلیل به دنبال کشتن زخمی کردن و صدمه زدن به یک دیگر بودند.
پلنگ صورتی میتوانست لباس هایش را دربیاورد.
میکی ماس راه های خودکشی را اموزش میداد.
باب اسفنجی در واقع ٤١ سالش بود ولی همچنان یک دوست مست (سندى) و یک دوست احمق داشت (پاتریک) که میتوانستند هر اشتباهی را انجام دهند!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها