هانا باتلر ۲۴ ساله ۳ سال قبل بر اثر کنجکاوی به منطقه جنگلی میره که شنیده بود روح سرگردانی آن اطراف دیده شده. هانا حدود ۱۰ عکس در تاریکی از آن مکان میگیره. وقتی عکس ها ظاهر  میشه. در چند عی نمایان میشه. دختری در حال قدم زدن‌.

➿' کابوس های هانا از فردای همان روز  آغاز میشود! هانا در خوابهایش دختری را میبیند که میخواد با او دوست شود. برای فرار از  او شهرش را تغییر میده و حتی با گذشت ۳ سال هنوز میترسه تو تاریکی بخوابه. 

' هانا در میان حس فرار و بازگشت به آن محل و آشتی با روح تنهای دخترک تنها به دام افتاده است. هانا هنوز خواب هایی در ارتباط با او میبینه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها